‹ بازگشت به صفحه اصلی

سال ۱۴۰۲

۲۹ اسفند ۱۴۰۱

هوای امروز استکهلم، بهاری است. هوایی که تا دیروز ۳- درجه بود هم، به احترام عید نوروز بهاری شده. صبح که به سمت دانشگاه می‌آمدم، پرنده‌ها می‌خواندند و هوا بوی نم باران می‌داد. البته که بوی باران‌ش برای من آشنا نیست، اما لطافت‌ش را به خوبی می‌فهمم. این روزهای منتهی به نوروز، مدام فکر می‌کنم چه چیزی در مورد نوروز بنویسم؛ سیاه روزی‌مان مگر نو می‌شود؟ اصلا چه چیز را تبریک بگویم؟ باید امیدی به آینده باشد که تبریک بگویم یا نه؟

اما من هنوز هم فکر می‌کنم ما به امید زنده‌ایم و بخشی از وظیفه‌مان، قطع نکردن زنجیره خوبی‌هاست. به رسم سال گذشته، و به احترام همه کسانی که دیگر بین ما زندگی نمی‌کنند، می‌خواهم خوبی‌ها را فریاد بزنم؛ چرا که باور دارم فریاد زدن و یادآوری خوبی‌ها، بخشی از همان زندگی‌ای است که شعارش را می‌دادیم. باور دارم یادآوری اینکه با همه دردهایمان، نه تنها زنده هستیم و زندگی می‌کنیم بلکه دست همدیگر را محکم‌تر از قبل گرفته‌ایم، همان چیزی است که شعله امید را در دل‌مان زنده نگه می‌دارد.

این لیست خلاصه‌ای است از خوبی‌هایی که شما در سال گذشته کردید:

همه این‌ها به لطف شما اتفاق افتاد، و چراغی که شما در این گوشه‌ی اینترنت روشن نگه داشتید. امیدوارم چراغ دل‌‌تون همیشه روشن باشه.

کلمات کلیدی: